۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

قصور

بیشتر اوقات در هرجایی که بحثی پیش میومد, منم حرف هایی برای گفتن داشتم و غالبا میتونستم طرف مقابلم رو متقاعد کنم و نتایج همین بحث ها و تعریف های اطرافیان بود که باعث پیدایش توهمی از علمم شده بود تا اینکه توی یه مرکز مذهبی مجبور شدم فرمهایی پر کنم از کارها و فعالیت های دینی ام , از مقدار ساعاتی که مدعی بودم به مطالعات دینی پرداختم, از تعداد آدمایی که دعوتشون کرده بودم به مذهبم , از آخرین کتاب هایی که خونده بودم, از میران شناخت و اطلاعات دینی ام, از فعالیت های فرهنگی .. تبلیغی.. رسانه ای .. مقالات و .....فرم ها رو زیر و رو میکردم و به تمام سوالات سفید خیره شده بودم .. من واقعا چیکار کرده بودم ؟؟ همش خالی بود .. همش فقط ادعا بود و من هیچ چیزی نداشتم بنویسم جز قصور
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
sogand

تلنگر

چندوقت یکبار باید یه کارهایی رو نکرد ..نه برای اینکه لزوما کارهای بدی هستن یا فایده ای ندارن فقط برای اینکه خیلی دلمان میخواهدشان..
برای اینکه به خودمان (یا همون بهتر بگم دلمان) گهگاهی هم که شده نشان دهیم هنوز بنده است و اراده و خواستی هست مافوق اراده و خواست ما.

پی نوشت: یه اتفاقایی هست توی زندگی همه ی آدما که بهش میگن تلنگر, همونجا که همه میدونن دیگه وقتش شده ... همونجا که اشک سرازیر میشه... همونجا که دل فرمانبردار میشه...

أَ لَمْ‌ یَأْنِ‌ لِلَّذِینَ‌ آمَنُوا أَنْ‌ تَخْشَعَ‌ قُلُوبُهُمْ‌ لِذِکْرِ اللَّهِ‌...(سوره حدید ۱۶)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sogand

من

خوش به حال من که تو برای من, مرد رؤیاهام هستی و بیچاره من که برای تو تنها یک ناشناسم در دیدارهای تصادفی ...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sogand